خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

دلم برای کسی تنگ است...

 

دلم برای کسی تنگ است

که آفتاب صداقت را

- به میهمانی گل های باغ می آورد

وگیسوان بلندش را

- به بادها می داد

و دست های سپیدش را

- به آب می بخشید

دلم برای کسی تنگ است

که آن دونرگس جادو را

- به عمق آبی دریای واژگون می دوخت

و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت

ومهربانی خود را

- نثار من می کرد

دلم برای کسی تنگ است

که تا شمال ترین شمال

و در جنوب ترین جنوب

- در همه حال

همیشه در همه جا

- آه با که بتوان گفت

که بود با من و

- پیوسته نیز بی من بود 

و کار من ز فراقش فغان و شیون بود

کسی که بی من ماند 

کسی که با من نیست

کسی ...

 

           - دگر کافی است .

 

 

چیزی نمیگم. فقط همین.........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد