خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

ت مثل تو مثل تمام

شعر
دل‌تنگی
پایان
ندارد
همیشه
سرخط
می‌ماند
نقطه

پ ن :ر مثل رنج

بی مقدمه

شعر
هر چه بلندتر
خوش‌‌تر
و سخن
هر چه کوتاه‌تر.
دوستت دارم
اما
کلامی‌ست
راست به قامت تو.

تار و تارو تار

 

تار و شکل‌ازدست‌داده
نبودنت را می‌بینم.

تار تار
شکل‌ازدست‌داده
روزمرگی می‌کنم.

ساده
فکر می‌کنی با دریاها قرارداد بسته‌ام.

من اما
تار و تار و تار
برایت می‌نویسم.

دل تو

حواسم نبود
هنگام چای ریختن
دستم سوخت

 

 

در تاکسی
سر کار
وقت خرید
تمام شب
حواسم
تنها به دستم بود

...

...

شلوغ است.
صدا به صدا نمی‌رسد
دست‌ام به دستِ تو.