خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

خطی زدلتنگی

دست نوشته های من

کاکا
خوش به حالت
من این جا هستم .با کوهی از کار و گرفتاری و ....
گم شده ام. همچندان که ....
نمی دانم که از چه حرف می زنی .یعنی هیچ وقت نفهمیدم.شاید از جنس تو نبوده ام.
نه می دانم زنگار چیست .نه صیقل.
نه حرکت را می شناسم نه رخوت را. امروز گویی هیچ کدام را تجربه نکرده ام

بی خوابی های شبانه ام
ترس هایم
دلواپسی هایم
فقط خودشان را خسته می کنند

اری

من قدیمی من جدید -من خوب من بد من من ننننن همه ریخته اند در وجودم و ....
درد ما را نیست درمان الغیاث ....
ما ز یاران چشم یاری داشتیم         خود غلط بود انچه می پنداشتیم

چاکریم کاکا
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

وبلاگه با حالی دارید
آره بقوله شما
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود انچه می پنداشتیم
حرفه با معناییه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد